کدام نام را بنویسم که خون ازش نچکد؟ کدام نام دخترانه؟ نام کدام پسر؟ کدام شعر را بخوانم در این شب سیاه؟ این قصه چند هزار شب به درازا میکشد شهرزاد؟ کی از بند رها میشوی ... ؟ ای واژهی خونبار! بخوانید, ...ادامه مطلب
حافظ میگه :گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کشتا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم! امروز روز جهانی بغل کردنه!آقای Kevin Zaboey کسیه که برای نخستین بار ۲۱ جوئن 1986 این رسم حسنه رو شروع کرده!دلیل گزینش این ت, ...ادامه مطلب
- شده تا حالا با کسی برخورد کنین که به دلتون بشینه؟ + آره ولی به دلشون ننشستم. - یعنی چی؟ +یعنی قبلن یه نفر به دلشون نشسته بود. - آدم نمیدونه با شما چه جوری حرف بزنه! +چرا؟ من که حرف عجیب غریبی نزدم., ...ادامه مطلب
با خودم میگم یعنی انقد زندگی من روتین و مسخره شده که هیچ حرفی برای اینجا نوشتن ندارم!؟ و خلوار به خودم جواب میدم زندگی اگه میخواست روتین نباشه که صب به جای این تخت یه نفرهی بیروح توی آغوش اون بی, ...ادامه مطلب
یعنی انقد با وبلاگم غریبه شدم که باید توی عنوان یادآوری کنم به خودم که کجا هستم! یعنی بیش از یه ماهه که ننوشتم و نخوندنم شما رو و البته یه چارده روزیش رو در سفر بودم. نه که به نت دسترسی نداشتم اما وقت زیادی برای سر زدن به اینجا نداشتم. و بعدشم مستقیم, ...ادامه مطلب
نامم همان است که تو صدایم میکنی تصویرم همان، که در چشم تو... من همانم که تو آفریدهای از آغازین سلام و در من از تو دمیدهاند روز نخست! #که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی (سعدی) +عکس از جنگ جهانی اول یا دوم +دوست ندارم صرفن بنویسم و یک طرفه باشه این وبلاگ نویسی، همه وبلاگاتون رو خوندم اما بی, ...ادامه مطلب
1+ دیشب رو نخوابیدم تا صب ، صبح خوش خوشان اومدم سر کار و روزبه نعمتاللهی پلی کردم! خوبه دفتر کارم توی یه پستوی دوره که صدای کامپیوتر ازش بیرون نمیره! توقع ندارید صب آدینه رو با کار شروع کنم که؟! تازه این پست تموم بشه میخوام برم کانال رو آپ کنم! بعله! قرار نیست من یک تنه میزان کار مفید یک مملکت رو, ...ادامه مطلب
ته کیف پولم بود. عکس سه در چارت با تموم معصومیت و دخترانگیش کز کرده بود کنار عکس بچگیهام توی کیف بی پول و هیچی نمیگفت. یا من نمیشنیدم؟ شایدم به زبون بچگیهام یه چیزایی میگفت که من متوجه نمیشدم. آخرین باری که حرف همو نفهمیدیم شبی بود که به خاطر دیر برگشتن جریمه شدم و تا یه ماه نمیذاشتن حتا مرخصی شهری برم. کارت تلفنم تموم شده بود و باید یکی دیگه میگرفتم. دویدم تا دکهی سر خیابون. دو سه نفر که جلوم بودن پنجرهی دکه رو اشغال کرده بودن و پا به پا شدن من تاثیری نداشت. مثل یه بچه توی صف نون که قدش به آدم بزرگا نمیرسه درمونده ایستاده بودم. یکی از مشتریا داشت با حوصله مجلهها رو ورق میزد و اون یکی حین روشن کردن سیگارش با دکهچی گرم گرفته بود و داشت دربارهی یه چیز بیخود حرف میزد و بلند بلند میخندید. -این روزنامه رو حساب کن. و راهش رو کشید و رفت. -یه کارت تلفن بدین بی زحمت. بوی سیگار مشتری دوم خورد توی صورتم. صورت به صورت من ایستاده بود و خیال تکون خوردن نداشت. دستمو دراز کردم و پول کارت رو گذاشتم روی روزنامهها. تا باجهی تلفن دویدم. کارت تلفنی که توی اون سرما توی دستم خیس شده بود رو , ...ادامه مطلب
"نمی دانم کجاست" یعنی همه جا هست جز جایی که منم علیرضا روشن, ...ادامه مطلب
دل من همی داد گفتی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی بلی هر چه خواهد رسیدن به مردم بر آن دل دهد هر زمانی گوایی من این روز را داشتم چشم وزین غم نبودهست با روز من روشنایی جدایی گمان برده بودم ولیکن نه چندانکه یکسو نهی آشنایی به جرم چه راندی مرا از در خود گناهم نبودهست جز بیگنایی بدین زودی از من چرا سیر گشتی نگارا بدین زودسیری چرایی فرخی سیستانی دانشجو: توی این شعر یه سوز و احساسی هست که اصلن تو صدای شما نبود. استاد: همین که تو شعر هست کافی نیست؟ -ولی خوب خوندنش خیلی تاثیر داره. -تا شنونده ش کی باشه. -اگه هم کسی بخواد بشنوه با این همه سر و صدا... -سر و صدا که مال شماهاست. -نه. اگه خوب می خوندین همه ساکت میشدن. اونوقت اونایی که می خواستن بشنون سر حال میومدن. -دیگه از من گذشته که با شعر خوندنم کسی سر حال بیاد. -پس تکلیف شعر چی میشه؟ -بهتره هر کسی شعر خودشو بخونه. شب های روشن / فرزاد مؤتمن از خودت می پرسی: آن رویاها کجا هستند؟ سرت را تکان می دهی و می گویی: سال ها چه زود می گذرند! و باز هم از خودت می پرسی: تو با زندگی ات چه کردی؟ بهترین سال های عمرت را کجا به خاک سپردی؟ اصلن زندگی ,نوحه های شب نهم محرم,دودمه های شب نهم محرم,دودمه های شب نهم ...ادامه مطلب
مردیست در ما که میگرید از این رو آمدن باران و صدای رودخانهها را دوست داریم مردیست در ما که میگرید و ما غم او را در آمدن باران و جاری شدن آبها فراموش میکنیم بیژن جلالی +دلتنگی نومیدانه -وقتی که دلتنگی و امید دیدار نداری- میتونه اگه نه کشنده، فلج کننده باشه. وقتی بدتر میشه که ابرازش هم غمآلود باشه و حرفی هم ازش نزنی. گیر میکنه یه جایی بیخ گلو و شب و روزت رو بغضآلود میکنه. +تعلیق کشنده! انتظار و تعلیق به هر شکلی عذابآورن و حالا این روزا وضعیت کاریم هم یک جورایی بلاتکلیفه. به قول دوستم همه جای دنیا سازمانها تمام تلاششون رو میکنن که استرس شغلی رو از کارمندا دور کنن، اینجا اتاق فکر تشکیل میدن که خب!! دیگه چیکار کنیم که به این کارمندای بیچاره استرس وارد بشه. دلم میخواد مرخصی بگیرم و دور شم از اینجا ... از شهرم و از خونه و برم یه جایی که هیچ خبری از این چیزا نباشه حداقل برای چند روز اما باید وایسم ببینم وضعیت چطور میشه. هر چند به گفتهی رضا قاسمی «انسان شهرش را عوض میکند، کشورش را عوض میکند ولی کابوسهایش را نه. فرقی هم نمیکند سوار کدام قطار شده باشی و در کدام یک از ایس, ...ادامه مطلب
شب هنگام عقل به خواب می رود و فقط اشیا باقی می مانند. آنهایی که واقعن با اهمیت اند،شکل اصلی شان را باز می یابند،بر تجزیه و تحلیل روزانه چیره می شوند و زنده می مانند. انسان تکه پاره هایش را دوباره سر هم می کند و به صورت درختی آرام در می آید. روز به دعواهای خانگی تعلق دارد،اما شب که می آید،آن کس که سر دعوا را باز کرده عشق را باز می یابد. چون عشق خیلی عظیم تر از سخنی است که شبیه باد و هوا است. و مرد آرنج هایش را روی لبه ی پنجره می گذارد و زیر نور ستارگان از نو مسئول بچه ها می شود که در خوابند و مسئول آوردن نان روزانه، و خواب همسرش که ظریف و آسیب پذیر و فانی آنجا استراحت میکند. عشق،چون و چرا نمی پذیرد. همیشه وجود دارد. چه خوب است که شب بیاید تا حقیقتی را که شایسته ی عشق است به من بنمایاند... خلبان جنگ/ آنتوان دوسنت اگزوپری ,ستاره می شمارم ...ادامه مطلب
وقتی دوستم میگه فیلم «دختری در شب تنها به خانه می رود» رو دیدی یا نه، تازه حس کتابفروشی که ازش پرسیدم «داستان خرسهای پاندا به روایت ساکسیفونیستی که دوست دختری در فرنکفورت دارد» رو دارید رو درک میکنم! حتا حس شما موقع خوندن این دو خط رو هم درک میکنم!! «دختری در شب تنها به خانه میرود» نخستین فیلم آنا لیلی امیرپور، کارگردان ایرانی-امریکاییه که در سال 2014 توی امریکا ساخته شده. فیلم «دار و دستهی بد» دومین ساختهی بلند آنا لیلی امیرپور در سال 2016 موفق به گرفتن جایزهی ویژهی جشنوارهی ونیز شد. تا لحظهی نوشتن این پست اصلن شک داشتم چیزی ازش بنویس,دختری در شب,دختری شب تنها خانه میرود,دختری تنها در شب,دختری در امریکا شبیه باربی,دختری شبیه باربی,دختری شبیه عروسک,دختري شبيه باربي,دختری شبیه عروسک باربی,دختری شبیه به باربی,دختری شبیه مروارید ...ادامه مطلب
ما به خندههای زیر بارون، ما به صبح باغ بهارون، ما به بیداری شبانه، ما به خواب روزها دل بستیم... نرو، بمان / پالت متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. عنوان از : سعدی,شب هایی که صبح نمیشوند ...ادامه مطلب
چجوری بگذرونیم این شبای بلند رو؟دلم شب نشینیای طولانی میخواد! از اونا که "بی موقع" میشه. از اون شب نشینیای بچگی که رو پای مامانم خوابم ببره زیر آسمون پرستاره تو حیاط بزرگ خونه ی همسایه تا وقتی صدام کنن که پاشو بریم خونه خودمون! چقدر زیاد دلم حیاط بزرگ بچگی رو میخواد. چقدر دلم شب نشینی میخواد. شب نشینی نه با کتاب و فیلما و آهنگام... شب نشینی با فانوسایی که یه نسیم آروم شعله شونو برقصونه و باهاش تموم سایه هامون به رقص دربیاد! شب نشینی با ستاره هایی که فروغ وقتی میپرن بهم نشون بده بگه آرزو کردی؟ شب نشینی با صدای جیر جیرکایی که معلوم نیست کدوم قصه رو واسه ,هست شب,هست شب نیما,هست شب شعر,هست شب شجریان دانلود,مشکل هست شبنم ثریا,تصنیف هست شب,شعر هست شب نیما,دانلود هست شب,آهنگ مشکل هست شبنم ثریا,هست شب یک شب ...ادامه مطلب